کیسه کوچک چای تمام عمر دلباخته لیوان بود ولی هر بار که حرف دلش را می زد صرایش در اب جوش می سوخت . . . کیسه کوچک چای با یک تکه نخ رفت ته لیوان و حرف دلش را اهسته گفت . . .
لیوان سرخ شد! ! !
نوشته شده در دوشنبه 92/6/18ساعت
9:37 عصر توسط سرباز وطن نظرات ( ) |
سرباز وطن یاد سهراب بخیر. . .
هرکجاهستم باشم به درک من که باید بروم پنجره فکر هوا عشق زمین مال خودت من نمیدانم نان خشکی چه کم از مجری سیما دارد
تیپ را باید زد جوردیگر اما
کار را باید جست
کار باید خودپول
کار باید کم و راحت باشد
فک وفامیل که هیچ
باهمه مردم شهر پی کار باید رفت
بهترین چیز اتاقی ایست که از دسته چک و پول پر است
پول را زیرپل و مرکز شهر باید جست
سیدخندان یه نفر سوییچم کو چه کسی بودصداکرد سرباز وطن