سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جنگ واژه ها

هواگرفته بود وباران میبارید کودکی زیرلب میگفت :"خدایا گریه نکن درست میشه" دویدم و مسیر همیشگی راطی کردم اما . . .

بازهم دیر رسیدم و دوستی قسمت شداخرهم به من هیچ نرسید باز من ماندم و تنهایی ها من ماندم و این قلب شکسته خسته شدم بس که فریاد زدم یک قلب مجانیقیمتش فقط یک لبخندبازهم روی دستم ماندوکسی نخرید. خسته شدم بس که قلبم بازیچه ی دست مردم شد مردمی که یک عمر دم از دوستی زدنند.

قصه اصحاب کهف شوخی است :این دوران یک روز هم که بخوابی همه تورا ازیادخواهندبرد .

خسته شدم بس که تکه های شکسته ی قلبم را بهم چسباندم وبازهم تکه تکه کردند . مدت هاست که نفس هایم دلتنگ اند دلتنگ خدایی که همین نزدیکی است وتمام حرارت ها از ان اوست .

خسته شدم خدایا . . . خودت بیا قلب مرابخراگرتوبخری تخفیف هم میدهم :گوشه چشمی نگاه یک قطره مهربانی لمس دستان تو فقط همین

قول میدهم اگر توبخری سندشو شش دنگ به نام تو بزنم این پنج وارونه ناقابل است فقط برای توست برای خود خودت

خدایا من به معنای واقعی کلمه ورشکست شدم . قلبم را شکستند وکسی نگفت شاید حریم تو باشد .

اگرقلبم رابخری انوقت من باتو توبامن پادشاهی خواهم کرد

"خدایا فقط یادت نرود جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود "

تورا بجای همه کسانیکه نشناخته ام دوست میدارم

تورابخاطر عطر نان گرم

برای برفی که اب میشود دوست میدارم

تورا برای دوست داشتن دوست میدارم

تورابجای همه کسانیکه دوست نداشته ام دوست میدارم

برای اشکی که خشک شدو هیچ وقت نریخت

لبخندی که محوشدوهیچگاه نشکفتدوست میدارم

تورابخاطر خاطره ها دوست میدارم

برای پشت کردن به ارزوهای محال

بخاطر نابودی وهم وخیال دوست میدارم

تورابجای همه ی کسانیکه ندیده ام دوست میدارم

همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم

تورا برای نخستین گناه

وتورا برای هزارمین بخشش

                              دوست میدارم . . .


نوشته شده در پنج شنبه 92/12/1ساعت 9:17 عصر توسط سرباز وطن نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک